حداقل سپرده اولیه معامله گر نزد کارگزار جهت معامله دریک بازار تجاری؛ اعتبار لازم برای یک موسسه ارزی جهت شروع خرید یا فروش مبلغ مشخص ارز؛ سپرده احتیاطی مورد نیاز برای ورود به یک وضعیت معاملاتی است که برای ضمانت اجرایی میایست موجود باشد.
ارزی را با ارزی دیگر تعویض کردن از طریق خرید نقد و فروش آینده و اقدام به سرمایه گذاری به منظور کسب منافع بیشتر. خرید و فروش همزمان بهره ای میتواند داخلی باشد، یعنی از ارزی به پول داخلی یک کشور، یا خارجی باشد، یعنی از پول یک کشور به ارزی دیگر. یعنی مواقع با نفروختن مبلغ بهره آینده (وعده دار) می توان نتایج بهتری کسب کرد که در این صورت ، برخی آن را دیگر “خرید و فروش همزمان” کامل تلقی نمیکنند، زیرا در صورتی که نرخ ارز بر ضد کسی که چنین میکند ، تغییر کند ، سود معامله ممکن است به ضرر منجر شود.
کانال کلتنر نخستین بار توسط chester w. keltner در کتاب how to make money in commodities در سال 1960 معرفی شد و بعد ها به وسیله ی Linda B. Raschke تغییراتی در آن داده شد؛ به این صورت که وی این ابزار را با کمک میانگین متحرک نمایی و ATR ساده تر نموده و آن را گسترش داد.
Linda B.Raschke در محاسبات اندیکاتور از ATR با دوره 10 استفاده نمود؛ در واقع فاصله ی باند ها در این اندیکاتور بر اساس میزان دامنه روزانه ( فاصله نقاط حداکثر و حداقل روزانه) محاسبه می شود و همین امر باعث متفاوت شدن این باند از باند های بولینگر می شود. اما شباهت اصلی کانال کلتنر با باندهای بولینگر در این است که هر دو فراریت را به عنوان بخشی از محاسبات خود در نظر می گیرند.
بیشترین تغییر قیمت مجاز برای یک معامله آتی در یک روز تجاری. این میزان را بورس تعیین میکند و به آن حداکثر نوسان قیمت نیز گفته میشود.
قابلیت تسعیر یعنی آزادی خرید و فروش ارز در کشورها . قابلیت تسعیر محدود به زمانی اطلاق میشود که افراد مقیم یک کشور از خرید ارزهای دیگر ممنوع باشند ولی افراد غیر مقیم نتوانند آزادانه ارز آن کشور را خرید و فروش نمایند و مؤسسات سرمایه گذاری خارجی نیز ازادی خرید و فروش سهام را در بازار بورس آن کشور داشته باشند.
نمودار خطی ابتدایی ترین نوع از انواع نمودارها است چون فقط قیمت های نهایی در یک دوره زمانی خاص را نشان می دهد. یک خط با متصل کردن نقاط مربوط به قیمت نهایی در بازه زمانی مربوطه، رسم می شود.
خط رگرسیون خط مستقیمی است که قیمت های آغازین و پایانی را در بر می گیرد. معمولا از این خط برای تعیین جهت روند استفاده می شود.
هر معامله ای که یک موقعیت از پیش ایجاد شده را می بندد یا خنثی می کند.
بازار قفل شده : بازاری که در آن قیمت فروش با قیمت خرید برابر باشد
حالتی که میزان ضرر معاملات از حد مجاز آن بیشتر گردد؛ درخواست واریز وجه اضافی به حساب وثیقه (اعتبار) به میزانی که در مقابل حرکات نامساعد آینده قیمت پاسخگوی نیازهای اعتباری باشد.
فرض میکنیم شما حسابی با سرمایه اولیه 400 دلار دارید و کارگزار شما ضریب اهرمی 1:200 به آن اختصاص داده است. بیایید محاسبه که حداکثر مقدار پوزیشنی که با این سرمایه میتوان گرفت چقدراست؟ برای گرفتن پوزیشن 0.3 لاتی لازم است حداقل به اندازه مارجین مورد نیاز در حساب موجودی داشته باشیم.
با تقسیم مقدار پوزیشن به ضریب اهرمی ( مثلا اگر لوریچ اکانت شما 1:200 است) یعنی 200 مقدار مارجین مورد نیاز بدست میاید. درمثال فوق مقدار مارجین مورد نظر 200/30000=150 دلار خواهد بود. بنابراین در تمام مدتی که پوزیشن 0.3 لاتی باز است ، باید حداقل 150 دلار مارجین داخل اکانت باشد.
پلتفرم کارگزار جوری طراحی شده است که بطور خودکار اگر شما 250 دلار ضرر کند ( یعنی 83 پیپ) و به مارجین پوزیشن برسد ( یعنی فقط 150 دلار پول در اکانت باقی مانده باشد.) خودبخود پوزیشن شما را میبندد. یعنی پولی که بعنران مارجین پوزیشن کنار گذاشته میشود باید همیشه در اکانت حاضر باشد و اگر شما بدلیل ضرر زیاد به مارجین برسید ، پوزیشن های شما بسته شده و اصطلاحا ” کال مارجین” میشوید. کال مارجین به معنای درخواست کارگزار برای اضافه کردن به سرمایه باقی مانده است؛ یعنی پول باقی مانده شما دراکانتتان کفاف گرفتن پوزیشنی که در نظردارید را نمیکند، و باید به حساب خود مجددا پول واریز کنید. گرفتن پوزیشن ها ی با حجم زیاد با سرمایه اولیه کم ( یعنی بکاربردن ضریب اهرمی بالا) به هیچ وجه توصیه نمیشود.