دومین ارز در یک جفت ارز را گویند. برای مثال در پوند انگلیس – دلار آمریکا (GBP/USD)، دلار آمریکا “ارز متقابل با مظنه ای” است که در مقابل “ارز پایه” (در اینجا پوند انگلستان) معامله می شود.
بایگانی ها
Counter Value
هنگامی که کسی ارزی را در مقابل دلار نخر، ارزش دلار در معامله به این نام خوانده می شود
Countercyclic
شاخص اقتصادی خلاف جهت ؛ که در مسیر مقابل (خلاف جهت) اقتصاد حرکت می کند. یعنی این شاخص با بهبود وضعیت اقتصادی کاهش یافته و با نامناسب شدن شرایط اقتصادی افزایش می یابد. نرخ بیکاری مثال خوبی برای این نوع شاخص است. هنگامیکه شرایط اقتصادی رو به افول و سقوط است ، نرخ بیکاری شدید افزایش می یابد، ولی هنگامیکه شرایط اقتصادی مناسب باشند، نرخ بیکاری پایین می آید.
Counterparity, طرف معامله
به هریک از شرکت کنندگان در یک معامله مالی اطلاق می گردد. سازمان یا طرف دیگری که با او معامله ارزی انجام می شود.
Counterparty Risk, ریسک طرف معامله
احتمال عمل نکردن به تعهدات از سوی طرفین قرارداد.
Country Risk
ریسکی که یک وام گیرنده به واسطه تعلق به کشوری خاص متحمل می شود این ریسک شامل عوامل اقتصادی ، سیسی و جغرافیایی می شود. سازمانهای متعددی در کار تهیه قوانین این ریسک می باشند
Cover پوشش
1- پوشش دادن، وقتی معاله گری جفت ارزی را که فروخته است دوباره بخرد
2- عمل کردن به قرارداد وعده ای ارزی
Covered Aritrage
خرید و فروش همزمان ابزارهای مالی به شکل ارزهای مختلف با استفاده از روش وعده دار جهت حذف ریسک معامله.
Covered Margin
تفاوت نرخ بین دو ابزارهای مالی به شکل ارزهای مختلف پس از احتساب هزینه قرارداد وعده دار. پیش خرید.